تا کی روزها بگذرند
و من پیراهن اتو زدهام را
بر میخ این دیوار آویزان ببینم
من ماندهام اینجا
از شنبه تا پنجشنبه
کارت حضور و غیاب
دلواپسم میکند و
آوازهایم سر کوب میشوند
من ماندهام اینجا
که نان جای شعر را میگیرد و
جای شعر حرف میزند
جای شعر تصمیم میگیرد
جای شعر شعار میدهد
من ماندهام اینجا
با برگهای تقویمی که
هیچ صبحاش سفر نداشت
تا کی روزها بگذرند
و من پیراهن اتو زدهام را
بر میخ این دیوار آویزان ببینم
من ماندهام اینجا
از شنبه تا پنجشنبه
کارت حضور و غیاب
دلواپسم میکند و
آوازهایم سر کوب میشوند
من ماندهام اینجا
که نان جای شعر را میگیرد و
جای شعر حرف میزند
جای شعر تصمیم میگیرد
جای شعر شعار میدهد
من ماندهام اینجا
با برگهای تقویمی که
هیچ صبحاش سفر نداشت
گلوله ها کلمه میشوند گاهی
دستهایت را ساییهبان سرت کن
همین که زیبا شوی
عشق شلیک میشود به سویت
دشمن نه غولی بی دست و پاست
نه آدمی عجیب و غریب
دشمن یکی شبیه من است؛
وقتی دوستش نداری دیگر
☘️انسانها مانند کتابند!
میخــوام ازت تشکــــر کنـــم.!
واسه بودنــــت!
واسه اینکـــه تـــوی ایـــن قحطیـــه محبـــت، بی منـــت بهـــم محبـــت میکنـــی !
ممنونـــم که تحملـــم میکنـــی، ممنونـــم کـــه غـــم سنگیـــن تـــو نگامـــو میخونـــی!
ممنونـــم که وقتـــی دلـــم از دست همـــه پره، کنـــارم میمـونـــی
و با صبـــوری به همـــه حرفـــام گوش میـــدی، اینجـــوری خیلـــی آروم میشـــم
ممنونـــم که اگـــر بعضـــی وقتـــا کـــم لطفـــی میکنــــــم،
اونـــم نه از روی عمـــد فقط از روی بی حواســـی بازم کنـــارم میمونـــی
و هرچنـــد ناراحتـــی و از توی چشمـــات میخونـــم، امـــا بازم میگـــی عیبـــی نداره.
بیشتـــر از ایـــن نمی تونـــم بگـــم!
چـــون این جوری اشکام نمیـزارن دیگـــه بنویســـم.
فقـــط ممنـونـــــم عشق خـوبـــم
کـــاش بتونـــم تمـــام ایـــن محبتـــاتو جبـــران کنـــم
اونـــم نه یه جا، خـــورد خـــورد و کـــم کـــم که بودنت طـــول بکشـــه.
خـــودت میدونـــی که به شـــدّت دوستت دارم
هم مـــن و هم خـــودت اینـــو فهمیدیـــم که دوست داشتـــن از عشـــق خیلـــی بهتـــره
پــــــــــــس
دوســـتت دارم بیشتـــر از معنـــای واقعـــی کلمـــه دوست داشتـــن
دوســـتت دارم چـــون تو ارزش دوســـت داشتـــن رو داری
دوســـتت دارم چـــون تـــو نیـــز مرا دوســـت داری
دوســـتت دارم همچـــو طلـــوع خورشیـــد در سحـــر گاه عشـــق
دوســـتت دارم همچـــو تکه ابرهـــای سفیـــدی که در اوج آسمـــان آبی در حـــال عبورنـــد
دوســـتت دارم چـــون تو رو میخواهـــم و تو نیـــز مرا میخواهـــی
دوســـتت دارم با تمـــام وجودم، با احســـاس پر از محبـــت و عشـــق
دوســـتت دارم بیشتـــر از آنچـــه تصـــور می کنـــی
درباره این سایت